لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه:
داشتن یک کودک معلول به طور معناداری زندگی خانوادگی را تحت تاثیر قرار می دهد(اوزنسول Özşenol, F
و همکاران، 2003). از آنجایی که تمامی اعضای خانواده با یکدیگر تعامل نزدیک دارند، تولد یک کودک دارای ناتوانی بر پویایی خانواده تأثیر گذاشته و خانواده را دچار بحران میکند (موللی و نعمتی، 1388). در چنین شرایطی والدین و سایر فرزندان باید برای انطباق با کودک جدید، تلاش کنند چرا که زندگی روزمره اعضا خانوادهها با تولد یک کودک با ناتوانی مختل میشود (هالاهان و کافمن، 1944، ترجمه جوادیان، 1384).
بر طبق مطالعات انجام شده، سازگاری با کودک دارای معلولیت طی مراحلی صورت میگیرد. در اولین مرحله خانواده با بحرانهایی هیجانی نظیر خشم، انکار و ناباوری روبه رو میشود. در پی این مرحله خانواده دچار آشفتگی هیجانی شده و احساس خشم، گناه، افسردگی و شرم پیدا میکند؛ عزت نفس اعضای خانواده به ویژه والدین کاهش مییابد؛ کودک، طرد شده یا بیش از حد مراقبت میشود. در آخرین مرحله، کودک از سوی خانواده پذیرفته میشود (هیوارد Heward, W. L
، 2000).
وجود کودک معلول در یک خانواده اغلب آسیب های جبران ناپذیری را بر خانواده وارد می کند. میزان آسیب پذیری خانواده در مقابل این ضایعه گاه به حدی است که وضعیت سلامت روانی خانواده دچار آسیب می شود (نریمانی، آقا محمدیان، رجبی، 1386)، به طوری که به محض آگاهی والدین از معلولیت فرزند خود، تمام آرزوها و امیدها به یاس مبدل می گردد و مشکلات والدین شروع می شود (پیسولا Pisula, E
، 2002). این مشکلات می تواند شامل مواردی مانند هماهنگ کردن وظایف معمول خود با برنامه های درمانی کودک، سازگاری عاطفی با موقعیت متفاوت فرزند (پین Pinn
، 1999؛ به نقل از رئیس دانا، کمالی، طباطبایی و شفارودی، 1388)؛ صرف زمان زیاد برای تعیین درمان، فراهم کردن مراقبت ها در خانه، پرداختن به مشکلات مدرسه، و رسیدگی به مشکلات رفتاری کودک کم توان (بیکر
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه:
داشتن یک کودک معلول به طور معناداری زندگی خانوادگی را تحت تاثیر قرار می دهد(اوزنسول Özşenol, F
و همکاران، 2003). از آنجایی که تمامی اعضای خانواده با یکدیگر تعامل نزدیک دارند، تولد یک کودک دارای ناتوانی بر پویایی خانواده تأثیر گذاشته و خانواده را دچار بحران میکند (موللی و نعمتی، 1388). در چنین شرایطی والدین و سایر فرزندان باید برای انطباق با کودک جدید، تلاش کنند چرا که زندگی روزمره اعضا خانوادهها با تولد یک کودک با ناتوانی مختل میشود (هالاهان و کافمن، 1944، ترجمه جوادیان، 1384).
بر طبق مطالعات انجام شده، سازگاری با کودک دارای معلولیت طی مراحلی صورت میگیرد. در اولین مرحله خانواده با بحرانهایی هیجانی نظیر خشم، انکار و ناباوری روبه رو میشود. در پی این مرحله خانواده دچار آشفتگی هیجانی شده و احساس خشم، گناه، افسردگی و شرم پیدا میکند؛ عزت نفس اعضای خانواده به ویژه والدین کاهش مییابد؛ کودک، طرد شده یا بیش از حد مراقبت میشود. در آخرین مرحله، کودک از سوی خانواده پذیرفته میشود (هیوارد Heward, W. L
، 2000).
وجود کودک معلول در یک خانواده اغلب آسیب های جبران ناپذیری را بر خانواده وارد می کند. میزان آسیب پذیری خانواده در مقابل این ضایعه گاه به حدی است که وضعیت سلامت روانی خانواده دچار آسیب می شود (نریمانی، آقا محمدیان، رجبی، 1386)، به طوری که به محض آگاهی والدین از معلولیت فرزند خود، تمام آرزوها و امیدها به یاس مبدل می گردد و مشکلات والدین شروع می شود (پیسولا Pisula, E
، 2002). این مشکلات می تواند شامل مواردی مانند هماهنگ کردن وظایف معمول خود با برنامه های درمانی کودک، سازگاری عاطفی با موقعیت متفاوت فرزند (پین Pinn
، 1999؛ به نقل از رئیس دانا، کمالی، طباطبایی و شفارودی، 1388)؛ صرف زمان زیاد برای تعیین درمان، فراهم کردن مراقبت ها در خانه، پرداختن به مشکلات مدرسه، و رسیدگی به مشکلات رفتاری کودک کم توان (بیکر